سلام. در اولین مطلبم تصمیم گرفتم در موردِ تمرکززدایی بنویسم. در دنیای امروز اَبَرشرکتهایی مثلِ گوگل، مایکروسافت، متا، اپل و… کنترلِ دنیا را به دست گرفتهاند. این شرکتها با جمعآوریِ اطلاعاتِ وسیعی از کاربرانِ خود (که کم هم نیستند!)، آنها را به منبعِ درآمدِ خود تبدیل میکنند. جملهٔ معروفی داریم که میگوید:
If You’re not Paying for It, you’re not the customer; you’re the Product!
اگر برایش پولی پرداخت نمیکنید، شما مشتری نسیتید؛ کالایید!
اما راهِ چاره چیست؟ چگونه میتوان خود را از بندِ این شرکتها رهانید؟
جواب بسیار ساده است: نرمافزار آزاد و تمرکززدایی
نرمافزار آزاد
نرمافزارِ آزاد، نرمافزاری است که چهار آزادی را در اختیار کاربر قرار دهد (برداشته شده از ویکیپدیا با تغییرات):
- آزادیِ صفرم (آزادیِ اجرا): کاربران باید اجازه داشته باشند که نرمافزارِ مورد نظر را برای هر قصد و منظوری اجرا کنند.
- آزادیِ یکم (آزادیِ تغییر): کاربران باید اجازه داشته باشند نحوهٔ کارِ نرمافزار را مطالعه کنند و بتوانند آن را مطابق با نیازهای خود تغییر دهند. برای رسیدن به این هدف، کدهای منبعِ نرمافزار باید در اختیارِ کاربران قرار گیرد.
- آزادیِ دوم (آزادیِ انتشار): کاربران باید اجازه داشته باشند نرمافزار را دوباره منتشر کرده و در اختیارِ دیگران قرار دهند. چه به صورت رایگان و چه به صورت پولی.
- آزادیِ سوم (آزادیِ توزیع): اگر کاربری، نرمافزار را تغییر داد، باید بتواند آن را دوباره منتشر کرده و در اختیارِ دیگران قرار دهد. (در موردِ نرمافزارهای کپیلفت، لازم است تا کدهای منبعِ نرمافزارِ تغییریافته نیز در اختیارِ کاربران دیگر قرار گیرد)
این ویژگیها باعث میشود موضوع جاسوسی از کاربران بهطور کامل حل شود. چرا که همه میتوانند کدِ منبع را ببینند و اگر کدهای مربوط به جاسوسی در آن بود، به راحتی یک نسخهٔ تغییریافته از آن را تولید و منتشر کنند. و این کاربر است که تصمیم میگیرد کدام نسخه را استفاده کند؛ نسخهای که جاسوسی میکند، یا نسخهای که جاسوسی نمیکند؟
یکی دیگر از مزایای نرمافزارهای آزاد، امکان مشارکت در آنها و حلِ سریعِ مشکلات و باگهاست. اگر شما یک برنامهنویس هستید، بهراحتی میتوانید در پروژه مشارکت کنید، و یا مشکل را گزارش کنید تا بقیهٔ مشارکتکنندگان آن را حل کنند.
اما باز هم مشکلاتی وجود دارد. اگر دولتها دسترسیِ یک دسته از افراد به یکی از نرمافزارهای آزادِ تحتِ وب را ببندند چه؟ غیر از این است که ارتباط آن دسته از افراد با بقیهٔ افراد قطع میشود؟
تمرکززدایی
تمرکززدایی یعنی اینکه خدماتِ تحتِ وب نهفقط در یکجا بلکه در جاهای مختلفی میزبانی شوند و صدالبته تمامِ اینها با هم در ارتباط باشند. این که مثلاً یک شبکهٔ اجتماعی توسطِ افرادِ مختلف در جاهای مختلف میزبانی شود چیزِ خاصی نیست. مهم این است که تمام این نمونهها با هم در ارتباط باشند و هرکس از یک نمونه با تمامِ افراد از نمونههای دیگر در ارتباط باشد.
برای این کار شیوهنامههای (پروتکل) مختلفی به وجود آمدهاند و یکی از بهترینِ آنها که برای شبکههای اجتماعی بهوجود آمده، اکتیویتیپاب نام دارد. پروژههای بسیار زیاد و گوناگونی هستند که از این قرارداد استفاده میکنند. برای نمونه ماستودون (جایگزینی برای توییتر)، پیکسلفِد (جایگزینی برای اینستاگرام)، پیرتیوب (جایگزینی برای یوتیوب) و حتا همین پلوم که جایگزینی برای سامانههای وبلاگدهی است!
با توجه به این که شبکههای اجتماعیِ نامتمرکزی که نام برده شد، توسط افرادِ گوناگونی در جاهای مختلف میزبانی میشوند، هرکدام قوانین و شرایطِ خودشان را دارند. شما میتوانید در بینِ نمونههای موجود، در نمونهای عضو شوید که به مدیرِ آن اعتماد دارید و البته مهمتر از آن، قوانین و شرایط آن بابِ مِیلِ شما باشد. یا این که خودتان دستبهکار شده و نمونهٔ خودتان را راهاندازی کنید!
در مورد پیامرسانی هم شیوهنامهٔ ماتریکس وجود دارد که بسیار کارآمد و عالی است. بهخصوص اینکه بسیار موردِ توجهِ افرادِ مختلف و بهخصوص ایرانیهای طرفدارِ نرمافزارِ آزاد قرار گرفته است.
در کل این که استفاده از نرمافزار آزاد و تمرکززدایی، هم باعثِ رهایی از بندِ شرکتها، و هم دولتهایی که به دنبالِ محدودسازی (چه داخل و چه خارج) هستند میشود.
Comments
No comments yet. Be the first to react!