دیروز خدمات گوگل برای مدتی دچار اختلال شد. من که به جز جیمیل (به عنوان حساب رایانامه ثانویه) از هیچ یک از خدمات گوگل لااقل به طور مستقیم استفاده نمیکنم به واسطه توییتهایی که منتشر شد متوجه موضوع شدم. اما امروز دیدم که دوستی روی توییتر نوشته است: «هر توییتی مبنی بر برتری نرمافزار آزاد و ربطش به قطعی گوگل ببینم اول فحشکش بعد بلاک میکنم». به همین بهانه میخواهم دوباره درباره #گوگلزدایی و اهمیتاش و نقش #نرمافزار_آزاد قدری بنویسم.
گوگل از زمانی که وارد زندگی ما شد روز به روز خدماتش را گسترش داد. از همان ابتدا، وجه تمایز گوگل با دیگران، ارائه خدمات مورد نیاز کاربران بدون اضافات بود. همین روش بهخصوص در زمانی که خیلیها به اینترنت پرسرعت دسترسی نداشتند باعث شد خیلیها به سمت استفاده از خدمات جستجو و رایانامه گوگل کشیده شوند. اما اتفاقی که در این فاصله به طور آهسته و نامحسوس رخ داد آن بود که گوگل تقریباً همه جوانب زندگی دیجیتال ما را مال خود کرد. از جستجوی اینترنتی گرفته تا همرسانی و تماشای ویدئوی، خدمات نقشه و مسیریابی، فضای ذخیرهسازی ابری، امکان کار گروهی روی اسناد و حتی سیستمعامل اندروید روی گوشیهای هوشمند، تبلت و… گوگل ضمن ارائه خدمات رایگان، به گستره وسیعی از اطلاعات افراد در گوشه گوشه دنیا دسترسی پیدا کرد.
سالهاست افرادی درباره اینکه چهطور به اشکال مختلف غولهای فناوری و بهخصوص گوگل و فیسبوک اقدام به جمعآوری داده میکنند پرداختهاند. شیوه استفاده این شرکتها از دادهها به گونهای بوده که نه تنها افراد زیادی را به انتقال واداشته بلکه در مواردی متعدد، دولتها و نهادهای بینالمللی را نیز مجبور به حسابکشی از این شرکتها کرده است. هرچند انتظار نمیرود روندهای قانونی بتوانند با سرعت و کیفیت خوبی از دادههای مردم حفاظت کنند اما همچنان بسیاری از فعالان عرصه فناوری و حریم شخصی چنین رویکردی را دنبال میکنند. این رویکرد مانند این است که یک معتاد بخواهیم جلوی اعتیاد را بگیرد.
راهکاری که برخی افراد در پیش گرفتهاند، دوری جستن از این شرکتهاست. برخی که دوراندیشی بهتری داشتند از همان ابتدا دم به تله ندادند. برخی هم هر چند دیر اما بالاخره از یک زمانی روند دور شدن را آغاز کردهاند. من، از گروه دوم هستم که از خرداد یا تیر ۹۷ این فرایند را آغاز کردم؛ فرایندی که گوگلزدایی (#Degooglization) خوانده میشود.
چرا این موضوع مهم است؟
ممکن است که این سؤال پیش بیاید که چرا باید چنین موضوعی را جدی بگیریم؟ اصلاً مگر فقط گوگل اقدام به گردآوری داده میکند که فقط باید از گوگلآلود شدن دوری جست؟ بر فرض اینکه گوگلزدایی مطلوب باشد آیا اساساً گوگلزدایی ممکن است؟ در اینجا فقط به طرح دو موضوع بسنده میکنم.
همه چیز در دست یک شرکت است
اینکه با یک حساب میتوان به دایره گستردهای از خدمات دسترسی داشت بسیار جذاب است. حتی جذابتر اینه که این خدمات به هم وصل باشند و بشود چیزی را از یکی به دیگری و بدون دردسر منتقل کرد. اما مشکل اینجاست که همه تخممرغها در یک سبد هستند. این یعنی برای استفاده از همه آن خدمات باید تابع یک شرکت بود. یعنی تغییر شرایط شرکت (که در تمامی موارد در انحصار شرکت است) میتواند تمامی خدمات را در لحظه از دسترس کاربر خارج کند؛ یعنی ورشکستگی یا مشکل فنی میتواند به طور موقت یا حتی دائمی، دسترسی به کلیه خدمات و یا حتی دادهها و پروندهها را دچار اختلال کند.
البته بروز مشکلات فنی میتواند همهجا از جمله روی نرمافزارهای آزاد هم رخ دهد. چیزی که اینجا مساله را جدیتر میکند این است که مشکل فنی (مشابه مشکل اخیر گوگل) همه را تحت تأثیر قرار میدهد. بسته شدن گوگلپلاس یعنی بسته شدن کل شبکه و بی استفاده ماندن حساب همه اعضای آن.
سیر تا پیاز زندگی و کار، در دستان یک شرکت تجاری است
فلسفه وجودی شرکتها، کسب سود است. ممکن است شرکتی فعالیتهای بشردوستانه و خیره هم انجام دهد اما این فعالیتها، یا عملاً روشی برای جذب مشتری و افزایش مقبولیت عمومی یا حتی کسب رانت از دولت است و یا فعالیتی استثنایی فراتر از چهارچوب فعالیت اقتصادی آن. این یعنی هیچ شرکتی برای رضای خدا خدمات رایگان ارائه نمیکند. آن گونه که در مستند The Social Dilemma به وضوح طرح شده است، همه خدمات شرکتهای پشت شبکههای اجتماعی (که قابل تعمیم به بسیاری از شرکتهای فناوری است) در این راستا هستند که بتوانند وابستگی بیشتری ایجاد کنند و دادههای بیشتری جمع کنند.
این که سیر تا پیاز زندگیمان، رایانامهها، پیامکها، عبارات مورد جستجو، موقعیت مکانی، عکسها، تراکنشهای مالی، اسناد کاری و… به راحتی در دستان یک شرکت باشد، چیزی است که آرزوی بسیاری از شرکتهاست. گوگل به خوبی به این هدف رسیده است. این که چه استفادههایی ممکن است از این دادهها شود امیدوارم نیاز به بحث نداشته باشد.
راهکار چیست؟
مشکل اول را شاید بتوان با پخش کردن خدمات مختلف بین خدماتدهندگان مختلف رفع کرد. لااقل به سبک معاملهگران و سرمایهگذاران بازارهای مالی، میتوان سبدی از خدمات مختلف درست کرد تا احتمال آسیبپذیری کاهش یابد. اما مشکل دوم چهطور؟ به کدام شرکت تجاری میتوان اعتماد کرد؟ کدام ماستبدی میگوید که ماست من ترش است؟ در دنیایی که به دفعات، ادعاهای مربوط به امنیت و رمزنگاری سرتاسری توسط شرکتهای بزرگ و معروف زیر سؤال رفته است (آشکارا دروغ گفتهاند) چه طور میتوان به آنها اعتماد کرد. چرا باید چنین کرد؟
قبال هم اشاره کرده بودم بحث گوگلزدایی فراتر از گوگل است:
بحث گوگلزدایی بیش از آنکه درباره گوگل باشد، اشارهایست به لزوم دوری کردن از کسب و کارهایی که وجودشان در گرو جمعآوری هر چه بیشتر اطلاعات ما و استفاده از آنها برای مقاصد اقتصادی و سیاسی است. رسیدن به این هدف، بدون #نرمافزار_آزاد ناممکن است.
تصور اینکه ملی/بومیسازی (به تعبیر و شیوه اجرای حکومت در ایران) میتوان مشکل را حل کند، خطایی بزرگ است. بر خلاف مقاومتهایی که صورت میپذیرد، به واقع راهکاری جز حرکت به سمت نرمافزارهای آزاد وجود ندارد. این حرکت میتواند تدریجی باشد. هر یک روزی که این حرکت دیرتر آغاز شود، دشوارتر میشود. نباید منتظر فردا بود. اولین گام را امروز یا اصلاً همین الان باید برداشت.
مقاله مرتبط:
Comments
No comments yet. Be the first to react!